کدامین راه؟

هرکه ناموخت از گذشت روزگار * هیچ ناموزد زهیچ آموزگار

کدامین راه؟

هرکه ناموخت از گذشت روزگار * هیچ ناموزد زهیچ آموزگار

فتنه چیست ؟و فتنه گر کیست؟

فتنه عبارت از این است که بعضى از امت با بعضى دیگر اختلاف مى‏کنند در امرى که تمامى امت حقیقت امر را مى‏فهمند که کدام است ، و لیکن یکدسته از قبول آن سرپیچى نموده ، و آگاهانه به ظلم و منکر اقدام مى‏کنند ، آن دسته دیگر هم که حقیقت امر را قبول کرده‏اند آنان را نهی از منکر نمى‏کنند و در نتیجه آثار سوئش دامن‏گیر همه امت مى‏شود

                        بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 

سوره انفال آیه ۲۵: وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنکُمْ خَاصةً  وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شدِیدُ الْعِقَابِ: و بپرهیزید فتنه ( آزمایشى ) را که چون آید تنهامخصوص  ستمکاران شما نباشد و بدانید که خدا شدید العقاب است  )سخنی باداعیه داران اسلام وپیروان قرآن که ازصمیم قلب ازخدا بخواهیم اَللَهُمَّ نَوِّرقُلُوبَنَا بِالْقُرآن وَزَیِّنْ اَعْمَالَنَا بِالْقُرآن بحَقِ مُحَمَّدٍوَآلِهِ در آیات فوق خداوندمى‏خواهد همه مؤمنین را از فتنه‏اى که مخصوص به ستمکاران از ایشان است و مربوط به کفار و مشرکین نیست زنهار دهد ، و بهمین جهت باید مقصود از فتنه هر چند مختص به بعضى از مؤمنین است فتنه‏اى باشدکه تمامى افراد امت بایستى در صدد دفع آن برآیند ، و با امر به معروف و نهى از منکر که خدا بر ایشان واجب کرده از شعله‏ور شدن آتش آن جلوگیرى بعمل آورند .و بنا بر این ، برگشت معناى آیه به تحذیر تمامى مسلمانان از سهل‏انگارى در امر اختلافات داخلى خواهد بود ، چون این گونه اختلافات آنان را به تفرقه و اختلاف کلمه تهدید نموده و باعث مى‏شود که وحدت مسلمین به تشتت و چند دستگى مبدل شود ، و معلوم است که در این صورت هر دسته که غالب شود زمام را به دست مى‏گیرد ، و نیز معلوم است که این غلبه ، غلبه فساد است نه غلبه کلمه حق و دین حنیف که خداوند تمامى مسلمانان را در آن شریک کرده . پس گو اینکه فتنه مختص به یک دسته است یعنى مختص به ستمکاران ، و لیکن اثر سوء آن دامن‏گیر همه شده ، و در اثر اختلاف همه دچار ذلت و مسکنت و هر بلا و تلخ کامى دیگرى مى‏شوند ، و همه در پیشگاه خداى تعالى مسؤول مى‏گردند و خدا شدید العقاب است.گر چه خداى تعالى این فتنه را به اسم و رسم معرفى نکرده و آن را بطور مهمل ذکر فرموده و لیکن جمله بعدى که مى‏فرماید : لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنکُمْ خَاصةً  و همچنین جمله وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شدِیدُ الْعِقَابِ آن را تا اندازه‏اى توضیح داده و مى‏رساند که فتنه عبارت از این است که بعضى از امت با بعضى دیگر اختلاف مى‏کنند در امرى که تمامى امت حقیقت امر را مى‏فهمند که کدام است ، و لیکن یکدسته از قبول آن سرپیچى نموده ، و آگاهانه به ظلم و منکر اقدام مى‏کنند ، آن دسته دیگر هم که حقیقت امر را قبول کرده‏اند آنان را نهی از منکر نمى‏کنند و در نتیجه آثار سوئش دامن‏گیر همه امت مى‏شود و از اینکه خداوند همه امت را از آن زنهار داده معلوم مى‏شود که منظور ،آن ظلمى است که اثر سوئش عمومى باشد ، و چنین ظلمى ناچار باید از قبیل بر هم زدن حکومت اسلامى و زمام آن را به ناحق به دست گرفتن و یا پایمال کردن احکام قطعى از کتاب و سنت که راجع به حکومت حقه است باشد . و هر چه باشد در فتنه‏هاى واقع شده در صدر اسلام نمونه‏اش دیده مى‏شود ، بطورى که آیه شریفه کاملا و بطور وضوح بر آن فتنه‏ها منطبق مى‏گردد ، چون فتنه‏هاى مزبور وحدت دینى اسلام را منهدم نموده و با ایجاد تفرقه قدرت و شوکت اسلام را در هم شکست ، و خون‏هایى  ریخت و باعث اسارت و غارت و هتک نوامیس و حرمت‏ها گردید و کتاب و سنت متروک شد،همچنانکه خود قرآن از زبان پیغمبرش حکایت  نموده که گفت ) یا رَبّ‏ِ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًافرقان۳۰  :پروردگارا،قوم من این قرآن رارهاکردند)و از جمله مفاسد شوم این فتنه این است که امت اسلام حتى بعد از آنکه به اشتباهات واعمال زشت خود تنبه پیدا کند نمى‏تواند از آن عذاب دردناکى که این فتنه به بار آورده خود را نجات دهد ،آرى(کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعیدُوا فیها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَریقِ۲۲حج:هرباربخواهندازشدت غم ازعذاب بیرون رونددرآن بازگردانده می شوندکه بچشیدعذاب آتش سوزان را) آیه شریفه امت اسلام را به فتنه‏اى تهدید کرده که وحدت کلمه‏شان را بر هم زده و دچار تفرقه و پراکنده گی شان مى‏کند ، و اگر از آن فتنه پرهیز نکنند دچار عذاب شدیدى مى‏شوند ، ، بنا بر این آیه شریفه تمامى مؤمنین را از فتنه‏اى که بعضى از ایشان بپا مى‏کنند زنهار مى‏دهد ، و این نیست مگر براى اینکه آثار سوئش دامنگیر همه مى‏شود آیه شریفه متضمن خطابى است اجتماعى و متوجه به عموم مؤمنین ، و در این صورت این نتیجه به دست مى‏آید که پس منظور از دعوت به خیرى که ایشان را زنده مى‏کند ، دعوت به اتفاق و تمسک عموم به حبل الله و اقامه دین و اجتناب از تفرقه و اختلاف است ،همچنانکه   فرموده: (وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعًا وَ لا تَفَرَّقُوا..آل عمران۱۰۳:همگی به ریسمان خداچنگ زنید،وپراکنده نشوید)و نیز در همان باره فرموده : وَ أَنَّ هذا صِراطی مُسْتَقیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبیلِهِ..انعام۱۵۳:بدانیداین است راه راست من «حق وعدل» ،پس،ازآن پیروی کنید،وازراه های دیگرکه شماراازراه راست وحق پراکنده می کندپیروی نکنید)

مردحَجِّی همره حاجی طلب              خواه هندوخواه ترک ویا عرب

منبع:تفسیرالمیزان

 
نظرات 1 + ارسال نظر
حسین آجورلو جمعه 28 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 14:19 http://hoajorloo.blogfa.com/

با سلام
وب خوبی است ان شا الله موفق باشید.
با تشکر حسین آجورلو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد