برگهایی از خاطرات زندگی من بازی های قدیمی

 

این روزا بچه ها بازی هاشون با کامپیوتر و ایکس باکس و اینجور چیزا ست، استراحتشون هم با فیلم و کارتون دیدن اونم با تلوزیون های سی و چند اینچ اچ دی. البته هستند بچه هایی که مثل اون موقع ما از همه چیز محرومند اما مخاطب من فعلا همین گوگوری مگوری های مرفه ونیمه مرفه وکسانیکه دستشون به وبلاگ وفیس بوک میرسه. میخوام چند تا از بازی ها مونو براشون توضیح بدم که وقتی از تو کوچه بر می گشتیم خونه بقول مامان مثل جنازه میفتادیم،کشون کشون می بردنمون مینداختند سر جامون.

1- کوشک حرکتی: این بازی رو بیشتر وقت برگشتن از مدرسه انجام میدادیم به این صورت که یه نفر خرک می گرفت بقیه از روی اون می پریدند هرکسی که می پرید بلا فاصله خرک می شد همین طور پشت سرهم ...

2-کوشک درجا: این بازی با ده پانزده نفر از بچه ها انجام می شد. در این بازی یک نفر را انتخاب می کنند تا خم شه به حالت رکوع  و بعد یک قدم بزرگ از کنار او بر می دارند وخط مستقیمی را مشخص می کنند. و بقیه افراد دیگر باید از کنار خط بپرند ودست خودشونو رو کمر فردی که خرک گرفته بذارند و به طرف دیگر بپرند. اگر تمام افراد تونستند از این یک قدم بپرند یک قدم را به یک قدم ونیم می رسانند. این کارو ادامه میدند. واگر کسی نتوانست این کار را انجام بده. جاشو با کسی که خرک گرفته عوض می کنند.

3- سوار سوار یا پیاده سوار؟: این بازی بین دونفر انجام می شد به این صورت که یک نفر روی دوش دیگری می رفت وانها دربین محله می گشتند واز دیگران می پرسیدند سوار سوار یا پیاده سوار؟ یعنی اینکه اون کسی که سوار است سوار بماند یا پیاده شود. ودیگری سوار شود. اگر می گفتند سوار سوار یعنی ان کسی که سوار است سوار بماند ولی اگر می گفتند پیاده سوار نفر زیری باید سوار می شد وبازی به همین صورت ادامه داشت.

4- شیر دیدم : این بازی مانند قایم موشکه با این تفاوت که افراد جوینده چنانچه فردی از تیم قایم شونده را پیدا کنند ، فریاد میزنند شیر دیدم .از همان جا بر دوش افراد مخفی شده تا محل چشم گذاری سوار می شوند . در غیر اینصورت تیم مخفی شونده که موفق شده خود را به محل چشم گذاری برساند از همان محل سوار بازنده می شوند و به سوی جایی که از قبل معین کرده اند راه می افتند . از رهگذران و یا در خانه ای را می زدند و می پرسند که سوار سواره ؟ یا پیاده سواره ؟ یا هر دو پیاده ؟هر جوابی که بشنوند به آن عمل می کنند. بعضی وقتا تا ایستگاه عظیم پور می رفتیم که تیم بازنده تو کولی دادن خسته می شد و جرزنی میکردند که موجب دعوا و بزن بزن اما قهری وشکایتی در کار نبود فردا دوباره دوستی و بازی...

5- سه ملقی، دونفر پشت به پشت باسن هاشونو بهم می چسبوندند از وسط پاهاشون دستای همو می گرفتند نفر سوم سرشو میذاشت بین باسن اون دوتا بقیه بچه ها بصف می شدند از فاصله چند متری میدویدن ازسمت قائده مثلث دستاشونو می ذاشتند رو اونا و ملق(معلق) میزدند هر کی نمی تونست می سوخت می رفت جای اونیکه زیر گرفته بود  

6- الک دولک : این بازی به دو گروه تقسیم می شوند با قرعه یک گروه بالا یعنی کسانی که بازی می کنند ویک گروه پایین یعنی الک هایی که زده می شود را جمع می کنند وبه بازی کنان میرسانند ابزار این بازی یک چوب بنام دولک از چهل تا هفتاد سانت، بستگی به موجود بودن و قدرت و سن و سال بازی کنان دارد و یک تکه چوب حدود ده سانت به اسم الک . دو قطعه سنگ یا آجر بصورت اجاق قرار می دهند والک را روی آن می گذارند بعد بوسیله دولک ضربه ای به الک میزنند تا به هوا بجهد ضربه دوم را بادولک در هوا به الک می زنند متناسب با قدرت زننده ومهارت او الک در هوا می رود اگر پایینی ها الک را قبل از افتادن به زمین در هوا بگیرند میگویند بل واین کار موجب آن می شود که تیم پایین برنده وبه جای گروه رقیب قرار می گیرد واگر الک به زمین بیفتند باید آنرا برای بالایی ها بیندازند دریک صورت دیگر هم می شود که جا ها عوض شود و آن وقتی است که تمامی بازی کنان نتوانند بادولک به الک ضربه بزنن که اصطلاحًا میگن سوتی کرد بعضی ها روی این بازی شرط کولی می بندند که قاعدهایی دارد.یک خاطره کوچکی از این بازی دارم براتون تعریف کنم . یه روز بچه ها گفتند الک دولک بازی کنیم من رفتم یه چوبی که بابام تو خونه داشت ورداشتم از شاخه درخت آلبالو بود از سرش ده سانتی برای الک بریدم و اون روز کلی کیف کردیم چون کمتر می شد همچین چوبایی پیدا کرد اما و صد اما وقتی غروب بابام اومد و چوب و دست من دید و فهمید از سر چوبه کوتاه کردم باهمون دولک کتکی بهم زد که قد الک چند جای بدنم ورم کرد وسیاه شد...