کدامین راه؟

هرکه ناموخت از گذشت روزگار * هیچ ناموزد زهیچ آموزگار

کدامین راه؟

هرکه ناموخت از گذشت روزگار * هیچ ناموزد زهیچ آموزگار

آن‏چه ما با قرآن کرده‏ایم

قرآن! من شرمنده‏ی تو ام

ازهشدارهای دیروزِ دکتر علی شریعتی تا امروزِ ما؛آیا پایانی بر این انحرافات متصور است؟؟!!. 

قرآن! من شرمنده‏ی توام اگر از تو آواز مرگی ساخته‏ام که هر وقت در کوچه‏مان آوازت بلند می‏شود، همه از هم می‏پرسند «چه کس مرده است؟»

چه غفلت بزرگی که می‏پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است.

قرآن! من شرمنده‏ی توام اگر تو را از یک نسخه‏ی عملی به یک افسانه‏ی موزه‏نشین مبدل کرده‏ام.

یکی ذوق می‏کند که تو را بر روی برنج نوشته،‌ یکی ذوق می‏کند که تو را فرش کرده،‌ یکی ذوق می‏کند که تو را با طلا نوشته، ‌یکی به خود می‏بالد که تو را در کوچک‏ترین قطع ممکن منتشر کرده و… آیا واقعاًخدا تو را فرستاده تا موزه‏سازی کنیم؟

قرآن! من شرمنده‏ی توام اگر حتی آنان که تو را می‏خوانند و تو را می‏شنوند،‌ آن‏چنان به پایت می‏نشینند که خلایق به پای موسیقی‏های روزمره می‏نشینند... اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند، مستمعین فریاد می‏زنند «احسنت…!» گویی مسابقه‏ی نفس است…

قرآن!‌ من شرمنده‏ی توام اگر به یک فستیوال مبدل شده‏ای؛ حفظ کردن تو با شماره‏ی صفحه. خواندن تو از آخر به اول،‌ یک معرفت است یا یک رکوردگیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کرده‏اند، ‌حفظ کنی، تا این‏چنین تو را اسباب مسابقات هوش نکنند.   خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو؛ آنان که وقتی تو را می‏خوانند چنان حظ می‏کنند،‌ گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است.

نظرات 1 + ارسال نظر
عماد بازیر پنج‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 13:32 http://emad1365.blogfa.com

سلام

وقتی شرمندگی هم سودی ندارد شرمندگان همه قرآن میشوند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد